به گزارش خبرنگار اعزامي مهر به وين، مقامات كشورمان ازآن بخش گزارش مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي كه تاييد كرده همكاري فعال و همه جانبه ايران با بازرسان آژانس در بر دارنده نتايج قابل توجهي بوده است، ابراز رضايت كرده اند. لكن با توجه به شناختي كه ايران از كار سخت و حرفه اي " دبيرخانه" آژانس و همچنين نقش فشار هاي سياسي دارد، توضيح برخي كوتاهي ها وسهل انگاريها با توجه به توافقات انجام شده رابراي ثبت رسمي در اسناد آژانس ضروري مي داند. متن كامل توضيحات هيات ايراني كه به البرادعي نيز تسليم شده چنين است:
1- اجراي پروتكل الحاقي توسط مقامات ايران بر تاييد و تصويب آن از سوي پارلمان ايران مقدم است، چيزي كه واضح است اين كه، اقدام داوطلبانه مقامات ايران براي بيشترين همكاري و شفاف سازي از پاراگراف 5 گزارش حذف شده است.
الف- در روز ارائه گزارش مدير كل آژانس، شش طريقه دسترسي تكميلي در عرض دو ساعت بدست آمد.
ب- دسترسي تكميلي به" مركز فناوري هسته اي اصفهان" (ENTC) و كرج كه در پاراگراف چهار آورده شده است به تقدم امضا و توافق مقامات ايران براي اجراي پروتكل الحاقي (18 دسامبر/ 2003) اشاره مي كند.
ج- با توجه به مطلب چهارم پروتكل الحاقي، دسترسي تكميلي بعد از اعلام و تسليم اين پروتكل به مقامات آژانس با هدف بررسي فعاليت هاي كه به آنها اشاره شده است و فعاليت هايي كه اشاره اي به آنها نشده است قابل اجرا است. هدف ممكن است اجتناب از بروز سوء تفاهم ناشي از عدم هماهنگي با تصوير نهايي پروتكل باشد. اگرچه درخواست مقامات آژانس براي دسترسي تكميلي پيش از ارائه پروتكل توجيه قانوني ندارد اما در راستاي افزايش روح همكاري و اعتماد طرفين مقامات ايران اين مسئله را پذيرفتند. ( در گزارش به اين مسئله اشاره شده است)
2- ساختار تجهيزات از هم باز شده و اجزاي R&D پروژه تبديل اورنيوم توسط ايران، تحت نظارت بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي در 14 ژانويه/ 2004، طبق مقررات در پاراگراف 19 اين گزارش اشاره نشده است.
3- كل پلوتونيومي كه بنابر تخمين مقامات آژانس در ايران توليد شده است حداكثر 2 گرم است ( طبق آن چيزي كه توسط DDG براي اعضاي شوراي حكام در 27 فوريه / 2004 توضيح داده شده است). بنابراين عبارت " حقيقتاً بالاتر است" كه در پاراگراف 26 آورده شده است گمراه كننده است. مدير اين پروژه در طي بازرسيها توضيح داد كه به خاطر كمي تجربه در استخراج حلال ها ، مسائل ايمني و خطرات تابش تشعشعات به خاطر استفاده از محفظه مواد خطرناك راديو اكتيو به جاي تابشگردان( اتاق بتوني براي نگهداري و كار با مواد تابشگر) نتوانسته اند مقدار پلوتونيوم بيشتري توليد كنند.
4- در پاراگراف 37 عبارت " بيشتر كارگاه ها متعلق به سازمان هاي صنعتي نظامي است" نيز درست نيست. با توجه به جزئيات ارائه شده در 21 اكتبر/ 2003 ، از هر 10 كارگاه 3 كارگاه براي ساخت اجزاي دستگاه هاي سانتريفوژ به متعلق به " صنايع دفاع" بوده است و اين كارگاه ها نيز پيش از اين توسط بازرسان آژانس مورد بازرسي قرار گفته بودند. مقامات آژانس مطلع بودند كه ماشين هاي جدا كننده كه براي توليد برخي اجزاي و قطعات براي شركت هاي دولتي و خصوصي استفاده مي شوند در ابتدا متعلق به " صنايع دفاع" بوده اند.
5- در پاراگراف 38 عبارت " دسترسي كنترل شده و محدود" نادرست است زيرا از زمان بازرسي بازرسان آژانس در ايران آنها دسترسي نامحدود داشته اند.
6- توضيح جزئيات در مورد نتايج تجزيه و بررسي نمونه هاي زيست محيطي در پاراگراف 39 و 40 گزارش 16 فوريه/ 2004 سازمان انرژي اتمي ايران به مقامات آژانش ارائه شده است، به همين خاطر به نظر نمي رسد كه تا كنون بررسي و ارزيابي در مورد آن به اتمام رسيده باشد.
7- اطلاعات در مورد دو كارگاه " فرآيند تكنيك" اصفهان و " پارس تراش" تهران كه ساخت اجزاي دستگاه هاي سانتريفوژ را برعهده دارند پيشتر در گزارش 21 اكتبر/ 2003 به مقامات آژانس ارائه شده بود. بنابراين عبارت " وسايل كشف شده" در پاراگراف 41 غلط است.
8- با توجه به پاراگراف 57 ، بازرسان آژانس در مورد علت كمي ارائه دقيق اطلاعات نهايي درمورد ابعاد تابشگرها كه در مجاورت راكتورهاي آب سنگين قرار داشته اند مطلع بوده اند. يكي از دلايل اصلي غير قابل دسترس بودن دستگاه دست ورزي از دور در كار با مواد رايو اكتيو براي تابشگردان بود كه برپايه آن ابعاد تابشگردان قابل سنجش بود. در اين مورد نيز بازرسان مطلع بودند كه تلاش ها براي خريد دستگاه دست ورزي از دور از خارج از ايران بي نتيجه مانده بود.
9- با مراجعه به پاراگرف 57 اين مسئله مهم قابل توجه است كه با توجه به تحقيقات به عمل آمده اجزا و قطعاتي كه به ايران فروخته شده بود پيش از فروش به ايران مورد استفاده قرار گرفته بودند. اين مسئله علت آلودگي دستگاه ها به ماده تابشگر بوده است كه مقامات ايران نمي توانند توضيح نهايي را دراين مورد بدهند.
10- پرتوفكني نمونه فلز بيسموت براي توليد پلونيوم-210 به دقت توسط بازرسان مورد بررسي قرار گرفته و مدارك 41 صفحه اي آن به آژانس ارائه شده است.اين مطلب همچنين در گزارش 27 فوريه/ 2004 توضيح داده شد. باتوجه به اين مطلب اطلاع از موارد زير بسيار حائز اهميت است:
الف- با توجه به آنچه در پاراگراف 28 آورده شده است، طبق توافقنامه پادمان هيچ نيازي و تعهدي به اعلام پرتوفكني فلز بيسموت وجود نداشته است.
ب- اين پروژه 13 سال پيش متوقف شده و ناتمام گذاشته شد.
ج- اطلاعات كامل در مورد پرتوفكني دو نمونه فلز بيسموت در راكتورهاي تحقيقاتي تهران (TRR) در گاه شمار راكتور كه در حدود 30 سال است كه تحت نظارت آژانس قرار دارد گزارش شده است. اين پرتوفكني فلز بيسموت تاكنون مطرح نشده بود.
د- در اين پروژه تحقيقاتي تنها دو نمونه فلز بيسموت ( 5/0 و 5/1 گرمي) پرتوفكني داشته اند و تلاش براي توليد و استخراج پولونيوم از نمونه اول بي نتيجه بوده است. اين پروژه تحقياتي 13 سال پيش به خاطر خارج شدن شيمي دانهاي مسئول اين پروژه از ايران براي هميشه نيمه تمام متوقف شد. نمونه دوم فرآيندي نداشته است و بعدها با توجه به طول عمر كوتاهش دور انداخته شد.
و- هيچ قصدي براي توليد منبع نوترون وجود نداشته است. بنابراين توليد بريليم Be كه براي منبع نوترون به همراه پلونيوم 210 ضروري است، زماني كه امكان تامين اين مواد از خارج وجود داشت، هرگز مورد نيازنبود. مدارك تهيه و خريد اين مواد از منابع خارجي به مقامات آژانس ارائه شده است.
ه- با توجه به متون علمي و تكنيكي ارائه شده به آژانس، پلونيوم-210 استفاده هاي متنوع و زيادي براي بهره برداري در اهداف صلح آميز شامل RTGs دارد. حتي با فرض سناريوي تلاش براي استفاده از پلونيوم-210 براي توليد منبع نوترون، منبع نوترون استفاده هاي صلح آميز متعد شامل راكتورها، بهره برداري از نوترون در استخراج نفت و گاز و ديگر بهره برداريها از نوترون است.
ي- ايران از شيمي دان هاي مسئول اين پروژه كه اين پروژه را را نيمه تمام رها كرده بودند براي سفر به ايران دعوت به عمل آورد تا در سفر به ايران با بازرسان آژانس گفتگو كنند و دلايل متوقف شدن پروژه را ارائه دهند.
11- با توجه به اهميت طرح P2 دستگاههاي سانتريفوژ توجه به مسائل زير حائز اهميت است:
الف- پروژه ملي دستگاه هاي سانتريفوژ غني ساي اورانيوم بر پايه طرح P1 است.
ب- در طي مذاكرات كارشناسان آژانس بين المللي انرژي اتمي با متخصصان دستگاه هاي سانتريفوژ ايراني در تابستان 2003، تحقيق در مورد مدل ها و ابعاد مختلف اجزاي دستگاه هاي سانتريفوژ به ويژه آرميچرها ( متفاوت از طرح P1 ) توسط متخصصان ايراني مطرح شد. بنابراين مقامات آژانس از پروژه R&D مطلع بودند. نمايش يك آرميچر ( پروانه) كوچك كه متعلق به طرح P1 نبوده است در سالن نمايش مركز تحقيقات هسته اي نطنز در زمان سفر مدير كل آژانس و هيئت همراه وي در فوريه 2003 بيانگر عدم پنهان كاري بوده است.
ج- توجه به اين واقعيت حائز اهميت است كه تنها مهندسان ارشد طراحي P2 فرستاده شدند نه اطلاعات دقيق يا طراحي ساخت ارائه نشد. هيچ يك از اجزاي P2 از طريق واسطه ها گرفته نشد. تنها تعدا كمي اجزاء، آرميچرهايي با ابعاد مختلف توسط يك شركت خصوصي محلي ساخته شد. اين اجزا نيز در ژانويه 2004 به صورت داوطلبانه به بازرسان آژانس ارائه شد. اين پروژه تحقيقاتي به خاطر مشكلات ناشي از تعهدات قراردادي متوقف شد.
د- با توجه به توافقنامه جامع و گسترده پادمان (INFCIRC/153 )، جمهوري اسلامي ايران ضرورتي براي ارائه اطلاعات در مورد طرح P2 و تعدادي از آرميچرهاي ساخت داخل به مقامات آژانس نداشته است، زيرا نه ساختار تجهيزات اتمي را داشته و نه مواد هسته اي در آن استفاده شده است.
و- اعلام گزارش 21 اكتبر/ 2003 كاملاً به معني ارائه تصوير كاملي از فعاليتهاي ايران تحت نظارت آژانس انرژي اتمي و با توجه به توافقنامه پادمان بود. بنابراين نتيجه گيري وجود پاره اي كوتاهي ها و قصور در طرح P2 R&D كه نتيجه تكميلي را مورد بازخواست قرار مي دهد توجيه پذير نيست. ايران قصد داشت تا با ارائه اطلاعات در مورد R&D طرح P2 همراه با توضيحات بيشتري كه مورد نياز است مطابق زمان بندي ارائه شده توسط آژانس در پروتكل الحاقي عمل كند.
12- چون R&D در تبديل اورانيوم (دربخش B گزارش) قابل توجه است، در طي 25 سال گذشته، جمعاً 50 كيلوگرم اورانيوم طبيعي به صورت كيك زرد (U3O8) در پروژه هاي تحقيقاتي مختلفي در مركز تحقيقات هسته اي اصفهان (ENTEC) و مركز تحقيقات تهران (TNRC ) استفاده شده است و اين درحالي است كه با امضاي توافقنامه پادمان آژانس بين المللي انرژي اتمي تحت نظارت آژانس سالها است كه بيش از 530 تن كيك زرد همچنان بدون استفاده باقي مانده است. عليرغم نكات گمراه كننده اي كه احتمالاً گزارش قبلي آژانس ايجاد كرده است، گفته شد كه پروژه هاي تحقيقاتي قابل اعتماد نبوده است. گزارش ارائه شده در مورد تبديل اورانيوم در كنفرانس بين المللي دانش هسته اي كه درسال 1985 كه در بوشهر برگزار شد است، همانند اطلاعات جزئي در مورد فعاليت هاي هسته اي ايران در مورد تبديل اورانيوم در آژانس كه توسط كارشناسان AEOI تنظيم شده است و اين تاييدي برگفته مقامات ايران است. مدارك مربوطه پيش از اين به بازرسان آژانس ارائه شده است.
* يادآوري مي شود متن كامل گزارش البرادعي نيز پيش از اين توسط مهر منتشر شده است.
نظر شما